سلام. من حمید 36 سالمه. جزئیات مشکل من زیاده اما سعی میکنم خلاصه بگم.
من مدت زیادی بیشتر از 13 سال هست که این مشکل رو دارم. هر بار اراده میکنم که کار مهمی در
زندگیم انجام بده یا تغییری در روند زندگیم صورت بدم، یا یه برنامه ریزی جدید و نسبتا
خوب برای روزهای بعدی میکنم، اتفاقاتی میافته که همه و همه باعث میشن من یا در
همون آغاز تصمیم یا در روزهای اولیه به مشکلات جدی بربخورم و دست از کار و هدف و برنامه بردارم.
خوب در نظر اول این برای همه پیش میاد و باید با اراده قوی جلوی مشکلات و سختی ها بایستند! اما مشکل من زمانی جدی میشه که خیلی اوقات که سرسختانه برنامه و هدفم
رو ادامه میدم، اتفاقات خطرناکتر و کوبنده تر میشه و حتی برای عزیزانم میافته.
میدونم تصور میکنید که این از بدبینی من یا غیره ناشی میشه اما حتی شده که من نیمه های
شب تصمصمی گرفتم و در چند دقیقه بعد اتفاقی در همون نمیشه شب برای من یا خانواده ام رخ میده،
گاهی اتفاقات طوری هست که انگار دقیق دقیق همین تصمیم منو هدف گرفته. انواع برنامه ریزی های
منعطف و خوب رو کردم اما همین نیروی مخرب همیشه زهر خودش رو ریخته. خیلی ناامید هستم و
روزهام الکی تلف میشه. گاهی تصمصم میگیرم که از فردا قسمتی از شب رو به فعالیت مثبتی
اختصاص بدم اما درست فردا یه اتفاق یا پیشامد رخ میده که دقیق دقیق برای چندین روز متوالی،
شب های من و اوقات فراغت شبانه منو میگیره.
انگار چیزی میخواد به من با شدت هرچه تمام تر بگه که دست از هر نوع تصمیم و فعالیت بردار!
این که میگم بدبینی، ترس، یا یه فکر افسرده مضمن و طولانی نیست!
من به تعداد موهای سرم با این قضیه مواجه شدم. اتفاقاتی که مانع من میشن اصلا با منطق و فکر جور درنمیاد و یه جوری غیرطبیعی هستن.
انگار با تمام وجود حس میکنم نیرویی یا چیزی از عمد قصد ممانعت از فعالیت منو داره. نمیدونم این ممانعت خوبه یا بد ولی به طرز بدی سالهای جوانیم الکی تلف شد و داره تلف میشه.
ببینید مشکل من سرسختی در برابر مشکلات بر سر راه هدفم نیست!!! مشکل اینه که قبل از تصمیم من همه چیز آرومه اما به محض تصمیم و اراده، حتی هر چقدر اراده قوی باشه، اتفاقات ناجوری پیش میاد تا منو منصرف کنه!
باور کنید من خیلی در موردش فکر کردم و خیلی تغییرات رو امتحان کردم اما نتیجه به صورت دلهره آوری همون بود!
بارها شده با سرسختی تمام جلوی این موانع و اتفاقات ایستادم اما ناگهان اتفاقات ناجور و خطرناکی که کاملا حس میکنم هشدار دهنده هستند برای اعضای خانوادم رخ میده و اینجا دیگه مجبور میشم ول کنم.
در ضمن تصمیماتی که میگیرم بیشتر برای استفاده بهتر از اوقات فراغت یا شروع یه یادگیری یا چیزهای مثبت هست و تصمیم به کارهای ناروا و منفی نمیگیرم اما همیشه و همیشه تا انصراف قطعی من با خشونت و شدت تمام اتفاقاتی میافته و منو منصرف میکنه. زیاد گفتم اما میتونم نمونه های فراوانی براتون بیارم.
منتظر راهنمایی شما هستم. ممنونم